محسن مساحی رئیس هیئت پهلوانی و زورخانه ای استان کرمان از اجرای موفق آموزش ورزش باستانی در سه مهدکودک شهر کرمان خبر داد .
محسن مساحی آموزش رشته پهلوانی و زورخانه ای به کودکان و نونهالان را متضمن رشد و توسعه این رشته در آینده دانست و گفت : ترویج و رونق بخشی ورزش پهلوانی و زورخانه ای در مهد کودک ها یکی از 10 اولویت مصوب فدراسیون بود که اردیبهشت ماه جاری به هیئت های سراسر کشور ابلاغ شد .
مساحی افزود : هیئت پهلوانی و زورخانه ای استان کرمان که در کلیه رویدادهای ملی حضوری فعال و مقتدرانه دارد در راستای تحقق این هدف ارزشمند در استان کرمان اقدام به آموزش ورزش باستانی به کودکان عزیز سه مهد کودک نازگل ، احسان و هادی و هدی به مربیگری حجت رشید زاده و امیر حسین نژاد نمود که مورد استقبال خانواده ها و کودکان قرار گرفت .
وی گفت : باید طوری عمل کنیم که فرزندان ما و نسل های بعدی ایران زمین با این رشته اصیل و ایرانی بیگانه نباشند و از همه مهمتر اینکه در کنار ورزش باید آموزه های فرهنگی و تربیتی که خاص این ورزش است را کودکان فرا گیرند .
کلمات کلیدی: کرمانی ها از مهد کودک باستانی کار می شوند
کلمات کلیدی: پیش نویس نظام نامه جامع فرهنگی ورزشی تدوین شد
فردوسی طوسی
پیمان داری ها، مهربانی ها، مدارایی ها نیز هست. در این روایت کم مانند ادبیات جهان، خرد و عشق چنان در هم آمیخته است که گویی جهان فردوسی، آمیزه ای از عشق و دانایی است.این فرهنگنامه با ستایش مردم و خرد می آغازد و با برچیده شدن بساط خرد و اندیشه به پایانی تلخ می رسد. سراسر، داستان خرد است و در آویختن و درآمیختن آن با بی خردی. عشق است و کین. با خدایانی برآمده از جان مردمان، همه مهر و مدارا و شادی و شادمانی می آغازد و با بر سر کار آمدن خدایی کینه کش و شمشیر به کف و کف بر دهان به سرانجام شوم خود می رسد
شاهنامه با نام جان و خرد آغاز می شود. آغازی بی مانند در ادبیات ایران. کتابی سراسر داد و دانایی. واژه ها همه، دانه های دانایی اند. شاهنامه یا خداینامک، داستان پهلوانی ها،پیمان داری ها، مهربانی ها، مدارایی ها نیز هست. در این روایت کم مانند ادبیات جهان، خرد و عشق چنان در هم آمیخته است که گویی جهان فردوسی، آمیزه ای از عشق و دانایی است.این فرهنگنامه با ستایش مردم و خرد می آغازد و با برچیده شدن بساط خرد و اندیشه به پایانی تلخ می رسد. سراسر، داستان خرد است و در آویختن و درآمیختن آن با بی خردی. عشق است و کین. با خدایانی برآمده از جان مردمان، همه مهر و مدارا و شادی و شادمانی می آغازد و با بر سر کار آمدن خدایی کینه کش و شمشیر به کف و کف بر دهان به سرانجام شوم خود می رسد.
با برافراشتن پرچم قیام کاوه و کیان بر ستم و بیداد، نخستین داستان شاهنامه رقم می خورد و با دریده شدن درفش کاوه و به خاک افتادن کیانیان به دست عمر و تازیان، آخرین داستان به سرانجام می رسد. اما خون پهلوانان ، دلاوران، شاهان، ایرانیان و انیران ، هم چنان در رگ های من می دود. سیاوش و سهراب، در میدان های کار و زندگی من حضور دارند. کیکاوس ، هزار ه هاست که بر تخت ایران نشسته است! اسفندیار ، هم چنان برای دین و قدرت می جنگد. شاهنامه چونان روی در تاریخ این سرزمین جاری است. شاهنامه چونان خون در رگ های هر ایرانی می دود.
بخش مهمی از این کتاب، دانشنامه و فرهنگ پهلوانی است. پهلوانی نه تنها یک منش و روش، بل یک دستگاه نگرش به هستی است. فرهنگ و اخلاق ایرانیان در سده های تاریخی است. در این راستا برآنم تا در بخشی از این سلسله نوشتار، نگاهی داشته باشم به دانش پهلوانی و پهلوانان ایرانی. و می گشایم این عشق نامه ی بزرگ جهان را با نامه ی پهلوانی
یا علی
ادامه دارد
علی یار و خدا نگهدارتان
کلمات کلیدی: فردوسی طوسی قسمت اول
هفته نخست از سومین دوره رقابتهای لیگ برتر پهلوانی و زورخانه ای کشور امروز در کرمان برگزار شد .
در این مسابقات ??ورزشکار درقالب ?تیم از استانهای اصفهان ، فارس ، کردستان ، کرمان وپیام تهران در رشته میانداری تیمی رقابت کردند.
در پایان کرمان ???امتیاز ، فارس ???امتیاز و پیام تهران ???امتیاز را از آن خود کردند .
رییس هیات ورزشهای زورخانهای ایلام گفت: قهرمانی تیم زورخانهای ایلام در مسابقات زورخانهای طلاب کشور در زنجان، نوید بخش فصل جدیدی از این ورزش اخلاقی و دینی در استان ایلام است.
مهندس علی اصغر پاکزاد با بیان این مطلب به ایسنا افزود: در این دوره از مسابقات زورخانهای طلاب کشور که در زنجان برگزار شد، تیم ایلام به لحاظ تیمی مقام اول کشور را کسب کرد و از نظر فردی نیز موفق به کسب رتبه دوم در رشتههای سنگ و کباده و رتبه سوم در چرخ چمنی شد.
وی با بیان اینکه حضور فعال طلاب حوزه علمیه صاحب الزمان (عج) شهر ایلام در این ورزش گام بلندی در توسعه این ورزش ملی و دینی در استان شده است، گفت: از آنجا که زورخانهها از روزگاران قدیم تاکنون، محلی برای تربیت نیروی انسانی با منشهای پهلوانی و اخلاقی و دینی بوده است، حضور طلاب حوزه علمیه در این ورزش آنهم در سطح قهرمانی و در رشتههای تخصصی میتواند به الگوی مناسبی در کشور تبدیل شود.
پاکزاد ورزشهای زورخانهای را پیشقراول در تحقق تاکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر همگامی ورزش و تهذیب دانست و اضافه کرد: قهرمانی طلاب ایلامی در مسابقات زورخانهای طلاب کشور میتواند باعث نزدیکی هر چه بیشتر این روحانیون با جوانان و علاقمندان به ورزش و جذب جوانان متعهد و با تقوی به این ورزش مقدس شود.
کلمات کلیدی: رییس هیات ورزشهای زورخانهای ایلام گفت:
هفته اول از سومین دوره لیگ برتر ورزش زورخانه ای با حضور 6 تیم مدعی در شهر کرمان از امروز آغاز خواهد شد.
به گزارش روابط عمومی فدراسیون : لیگ برتر ورزش زورخانه ای با حضور 6 تیم صنعت زغال سنگ کرمان ، پیام مرکزی ، مقاومت کردستان ، فارس ، تهران و اصفهان از فردا در 6 مرحله به صورت دوره ای و با میزبانی های غیر متمرکز برگزار خواهد شد.
در این راستا زورخانه شهید زاده کفاش شهر کرمان میزبان هفته اول لیگ است که به صورت زنده از شبکه سوم سیما پخش خواهد شد و شهرهای اصفهان ، سنندج ، تهران و شیراز به ترتیب میزبان هفته های دوم تا پنجم سومین دوره لیگ برتر ورزش زورخانه ای می باشند .
بر اساس دستور العمل لیگ هر تیم در ترکیب اصلی خود 7 ورزشکار و یک مرشد خواهد داشت و تیم ها می تواند تا 13 ورزشکار را به سازمان لیگ فدراسیون معرفی نماید.
شایان ذکر است در اردیبهشت ماه سال جاری 12 تیم مدعی برای کسب 6 سهمیه لیگ برتر در شهرستان نور به رقابت پرداختند که در نهایت 6 تیم اول جواز حضور در لیگ برتر را کسب نموده و 6 تیم بعدی در لیگ دسته یک در سال آتی به رقابت خواهند پرداخت .
کلمات کلیدی: شروع سومین دوره لیگ برتر زورخانه ای
سومین دوره مسابقات زورخانه ای ویژه طلاب حوزه علمیه کشور از تاریخ دهم آبان لغایت یازدهم آبان هشتاد و هشت به میزبانی شهر زنجان برگزار شد
این مسابقات در رشته هنرهای فردی شامل سنگ ، کباده، دومیل بازی، ? ?و ? ?میل بازی، میل گیری سنگین، چرخ تیز، چرخ چمنی و نیز تیمی زورخانه ای میانداری برگزار گردید و در مجموع کل امتیازات تیم ایلام به مقام قهرمانی رسید و تیم های اصفهان و قم مقامهای دوم و سم را کسب کردند.
نفرات برتر هر رشته به شرح ذیل می باشد :
در رشته سنگ :حمید رضا غنی ( اصفهان )
در رشته کباده :امیر عسگری ( اصفهان )
در رشته میل گیری سنگین :رحمت ا... لطف آبادی ( اصفهان )
در رشته? و 3و4 میل بازی سبک:سید اسماعیل علوی ( قم )
در رشته? و 3و4 میل بازی سنگین:رحمت ا... لطف آبادی ( اصفهان )
در رشته چرخ تیز:بابک شاه منصوری (قم )
در رشته چرخ چمنی:سید اسماعیل علوی ( قم )
در رشته تیمی زورخانه ای:تیم ایلام
خاطر نشان می سازد اولین دوره مسابقات زورخانه ای طلاب به میزبانی استان اصفهان برگزارشد که تیم میزبان به مقام نخست رسید.
دومین دوره مسابقات زورخانه ای طلاب به میزبانی استان قم برگزارشد که تیم میزبان به مقام اول دست یافت .
سومین دوره مسابقات زورخانه ای طلاب به میزبانی استان زنجان برگزارشد که تیم میزبان نتوانست به مقام قهرمانی برسد و از این لحاظ تیم ایلام سنت شکن شد و نگذاشت تا تیم میزبان به مقام قهرمانی دست پیدا کند.
کلمات کلیدی: سنت شکنی در مسابقات زورخانه ای ویژه طلاب
اولین زورخانه به دست خیرین زورخانه ساز در بم همیشه زنده ساخته شد و دیروز طی مراسمی به بهره برداری رسید . |
به گزارش سرویس ورزشی برنا،هیئت اول مظلوم عالم تهران در اقدامی شایسته و ارزنده پس از زلزله بم در زمین اهدایی تربیت بدنی اقدام به ساخت یک باب زورخانه در مساحت 250 متر و با گنجایش 200 تماشاگر نمود که طی مراسمی با حضور پهلوان علیرضا سلیمانی قهرمان جهان ، غلامرضا یزدجردی رئیس هیئت امنای هیئت اول مظلوم و تنی چند از مسئولین ملی و محلی به بهره برداری رسید .
کلمات کلیدی: اولین زورخانه بم احداث شد
یکی از نمودها و جلوهگریهای این عشق و علاقه فراوان ایرانیان و شیعیان به امام رضا(ع) را میتوان در متون کهن و آثار ادبی و هنری جستجو کرد به گونهای که شاید بتوان گفت توجه تاریخ ادبیات فارسی و حتی ادبیات عرب به امام هشتم در مقایسه با دیگر ائمه اطهار و معصومین(ع) سهمی ویژه و برجسته است؛ چه از زمان حیات پر برکت آن حضرت که شاعری چون دعبل خزایی آثاری ماندگار را خلق کرده است و چه سنایی غزنوی که در قرن ششم سرود:
دین را حرمی است در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
یا حکیم خاقانی که قصیدهای محکم و با این مطلع دارد:
چه سبب سوی خراسان شدنم نگذارند
عندلیبم به گلستان شدنم نگذارند
اما دوران معاصر و شعر امروز خاصه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، رویکرد ویژهای به امام رضا(ع) داشته است و در میان آثاری که به عنوان ادبیات آیینی مطرح میشوند سرودههایی که کلام و اندیشه را در گرو بارگاه شاهخراسان قرار دادهاند فراوان یافت میشود.
یکی از همین شعرهای ماندگار و پیشکش به امام رضا(ع) غزلسرودهای از روانشاد قیصر امینپور است؛ شاعر شعرآشنا و خوشذوق همروزگارمان که درست 2 سال پیش و در چنین روزی آخرین کلماتش را زمزمه کرد.
در این مجال قصد داریم نگاه و خوانشی کوتاه داشته باشیم به غزلی که قیصر شعر ایران به بارگاه مطهر امام هشتم تقدیم کرده و در کتاب «تنفس صبح» او منتشر شده است:
چشمههای خروشان تو را میشناسند
موجهای پریشان تو را میشناسند
پرسش تشنگی را تو آبی، جوابی
ریگهای بیابان تو را میشناسند
نام تو رخصت رویش است و طراوت
زین سبب برگ و باران تو را میشناسند
از نشابور بر موجی از «لا» گذشتی
ای که امواج طوفان تو را میشناسند
اینک ای خوب، فصل غریبی سر آمد
چون تمام غریبان تو را میشناسند
کاش من هم عبور تو را دیده بودم
کوچههای خراسان، تو را میشناسند
در نخستین برخورد با این غزل باید به سراغ فرم ظاهری آن رفت و به وزنی که قیصر امینپور برای آن انتخاب کرده اشاره کرد: « فاعلاتن، فعولن، فعولن، فعولن.»
این وزن یکی از نامتعارفترین وزنهایی است که در شعر کلاسیک و بویژه برای سرودن غزل مورد استفاده شاعران قرار گرفته است و حتی خود قیصر هم بندرت از آن استفاده کرده است و در واقع آن موسیقی آشنایی که مخاطب انتظار آن را میکشد در این وزن کمتر وجود دارد. دکتر شفیعی کدکنی در «موسیقی شعر» مینویسد: همراه شدن وزن با مضمون، یکی از بدیهیترین اصول به حساب میآید. اگر با توجه به این جمله شفیعی کدکنی، یک بار دیگر به وزن عروضی که قیصر برای غزلش انتخاب کرده دقت کنیم، درمییابیم اگرچه وزن کمی نامتعارف است اما اصولا اوزانی که با رکن فاعلاتن آغاز میشوند، به دلیل زنگ آشنا و محتوای معنوی که در پیشینه خود دارند (به عنوان مثال مثنوی معنوی که بر همین وزن سروده شده است) میتوانند ظرف مناسبی برای سرودن آثار آیینی باشند. البته اگر شاعر توانایی لازم و تسلط مناسب را بر عروض و قافیه و حتی انتخاب ردیف داشته باشد.
قیصر امینپور شاعری است که این توانایی و تسلط را در سطح بالایی دارد و نمیتوان بسادگی از ردیف هوشمندانهای که برای این غزل انتخاب میکند گذشت ردیفی که تاکیدش بر شناخت، آشنایی و آگاهی است.
در واقع این غزل و این شعر، مهمترین تفاوتی که با بیشتر آثار مشابه دارد، در همین تاکید بر شناخت است.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و منتقدان یکی از مهمترین آسیبهای شعر آیینی ما و بویژه شعر رضوی پرداخت احساسی است که تنها عاطفه و حس مخاطب را تحریک و تهییج میکند و به نوعی تنها جنبه عاطفی دارد در حالی که این شعر باید در کنار این موضوع باورها و شناخت مخاطبان را هم نسبت به امام رضا(ع) ارتقا بخشد.
امیرمومنان(ع) در نهج البلاغه میفرماید: «و ادنی ما یکون به ضالا ان لایعرف حجهالله فی ارضه و شاهده علی خلقه الذی امر الله تعالی بطاعته و فرض ولایته.»
«کمترین چیزی که بنده خدا به واسطه آن گمراه میشود، این است که حجت خدا را در زمین نشناسد و به شاهد حق تعالی بر بندگانش که خداوند به اطاعت او فرمان داده و دوستی وی را واجب کرده آشنا نباشد.»
درست است که مکتب تشیع، مکتب عشق و دلدادگی است، اما امامشناسی یکی از تکالیف بزرگ و مهم ما شیعیان است. چرا که عشق بدون شناخت بهتنهایی نمیتواند سازنده و رهاییبخش باشد و این معرفت و آگاهی است که قدرت و بینش فهمیدن و تشخیص حق از باطل را در اختیار انسان قرار میدهد.
این غزل هم شاید به واسطه ردیف انتخابی شاعر تاکیدش بیش از هر موضوع و محتوای دیگر بر شناختن است.
مطلع غزل با چشمه است چشمهای که ذات آن جوشیدن و خروشیدن از عمق زمین است در واقع فوران و خروش روشنایی از یک ضمیر پنهان و ناپیدا و به این شکل قیصر در همان ابتدای غزل نشان میدهد به جای معرفی و پرداختن به امام با مولفههای آشنا میخواهد به سراغ طبیعت برود و با الهام از ویژگیهای طبیعت به شناختی از معصوم اشاره کند.
سعدی هم میگوید:
هر کجا چشمهای بود شیرین
مردم و مرغ و مور گرد آیند
که همین بیت هم گویای اهمیتی است که باعث میشود همه بر گرد چشمه جمع شوند و هرکس و هر چیز به فراخور وسع و توان از آن چشمه خروشان بهره گیرند.
بیت دوم هم در ادامه مطلع شعر به ریگهای بیابان اشاره میکند که معمولا ریگ بیابان ریگی متحرک و روان است نه افتاده و ایستا.
اما در این بیت بیش از مفهوم، توان ایجاد موسیقی و فرمی که قیصر دارد خودش را به رخ میکشد و موسیقی جانبی که از خود کلمه حاصل میشود و به کارگیری آن از شگردهای اصلی امینپور است کاملا در این بیت محسوس و لذت برانگیز است. اگرچه این نوع برخورد قیصر با کلمات را بیشتر در نوسرودههای او میتوان یافت.
اما بیت سوم به صراحت به رویشی اشاره دارد که از برکت نام، شناخت و وجود امام حاصل میشود و در همین رابطه هم روایاتی وجود دارد که پیشوایان دین و امامان معصوم را به خورشید تشبیه کرده است: «امام، همانند خورشیدی است که پرتو خویش را بر جهان میگستراند.»
انسان، طبیعت و به قول قیصر برگ و باران در پرتو نورافشانی این خورشید است که توان حرکت و پیدا کردن راه و جوانه زدن پیدا میکنند.
اما بیت چهارم این غزل به نسبت کوتاه را باید یکی از موفقترین بیتهای آن دانست:
از نشابور بر موجی از «لا» گذشتی
ای که امواج طوفان تو را میشناسند
بیتی که بخوبی از یک تلمیح یا به قول امروزیها از یک فرامتن تاریخی بهره میجوید و مستقیم به حدیث سلسلهالذهب اشاره میکند؛ این حدیث که در جریان سفر امام رضا(ع) از مدینه منوره به مرو و حضور در نیشابور توسط آن حضرت بیان شده است، از جمله احادیثی است که هیچ شک و شائبهای در آن وجود ندارد و در منابع متعددی به صورت متواتر بیان و بر صحت آن تاکید شده است.
امام رضا(ع) در مسیر حرکت خویش به سمت مرو وارد نیشابور شد، در این هنگام 2 تن از حافظان احادیث نبوی به همراه گروه بیشماری از جویندگان دانش و حدیث پیش شتافته و در خواست کردند امام حدیثی از پدران و جد بزرگوارشان برای آنها بیان فرمایند. امام هم پذیرفتند و حدیثی را به طور مسلسل از قول آباء طاهرین خویش تا حضرت علی(ع) سپس رسول اکرم(ص) و جبرئیل و در نهایت از قول پروردگار متعال به این شرح بیان فرمودند: لااله الاالله حصنی فمن قالها دخل حصنی امن من عذابی (کلمه لا اله الاالله دژ من است، هر کس آن را بگوید به این دژ در میآید و از عذاب من ایمن میگردد..) امام پس از اندکی سکوت سر برآورد و در ادامه فرمود: بشرطها و شروطها و انا من شروطها (این را شرطی است و من از جمله شروط آنم).
این حدیث در طول تاریخ بارها و بارها توسط شاعران مورد استفاده قرار گرفته است از جمله عاشق طبسی که سرود:
رخ او جلوهای نمود و هنوز
شهر خیام محو طلعت اوست
این همه رفعت و بزرگی و جاه
شمهای از شکوه شوکت اوست
یا این دو بیت:
گفتند بلابلابلا گفتم چشم
از روز الست با رضا گفتم چشم
من آمده بودم به ولایت برسم
گفتی: «انا من شروطها» گفتم چشم
اما روایت قیصر روایتی است که در عین سادگی و صمیمی بودن در مصراع دوم با یک طوفان همراه میشود؛ طوفانی که امواج آن مانند یک انقلاب فراگیر است و همین پارادوکس و تضادی که قیصر ایجاد میکند بر جذابیتهای تصویری شعر میافزاید.
بیت پنجم این غزل حکایت غربت امام رضا در خراسان و ایران است. در واقع آن حضرت تنها امام میهمان سرزمین ماست و غریب الغرباست و البته غریب و میهمانی که به قول قیصر دیگر غریب نیست چرا که اکنون «تمام غریبان تو را میشناسند» و بارگاه او پناهگاه و مامن تمام ستمدیدگان و غریبان است.
اما پایانبندی این غزل اگرچه شاید از نظر تکنیکی و شعری پایانبندی چندان درخشانی نباشد و برخاسته از منطق حسرت و دریغ معمولی باشد که شاعران از آن به تکرار و کثرت بهره بردهاند، ولی نوع تکرار وزن فعولن و خود کلمه کاش و آن بار دعایی و تهییجی که دارد به همراه کلمههایی چون عبور، کوچه، خراسان و نگاه و در نهایت همان شناخت و آگاهی به عنوان ردیف شعر و نقطه نهایی، ساختاری توصیفی را در عرض غزل ایجاد میکند که به طور طبیعی چون طولی هم نیست شاید بشود گفت میتواند پایانبندی قابل قبولی برای یک غزل آیینی باشد
کلمات کلیدی: کوچههای خراسان تو را میشناسند