زورخانه - منوچهر عطاءالهی
|
امـام حـسـن (علبه السلام) نـخـسـتـیـن فـرزنـد امـام عـلى (علبه السلام) و فـاطـمـه زهـر(علبه السلام) اسـت که در نیمه ماه مبارک سال سوم هجرى قمرى در مدینه منوره دیده به جهان گشود. پـیـامـبـر اکـرم (صل الله علیه و آله) در گـوش راسـت او اذان و در گـوش چـپ اقـامـه خواند و دستور داد. در روز تولدش گوسفندى ذبح کرده و براى او عقیقه کنند و موى سرش را تراشیده و به وزن او نقره صدقه کردند. امـام حـسـن (علبه السلام) بـنـا بـه روایـت شـیـعـه و اهـل سـنـت شـبـیـه تـریـن انـسـان هـا بـه رسول خد(صل الله علیه و آله) بود. و در این باره گفته شده است (علبه السلام) ((و کان الحسن اشبه الناس برسول الله خلقاً و هَدیاً و سؤ ددا)) حـسـن از جـهـت سـیـمـا، روش و رهـبـرى از هـمـه بـیـشـتـر بـه رسول خد(صل الله علیه و آله) شباهت دارد. امـام حـسـن پـس از شـهـادت پدرش امیر مؤ منان على بن ابى طالب در کوفه با درخواست و بیعت یـاران آن حـضـرت و اهـالى کـوفـه ، خـلافـت را پـذیرفت و راه و روش عدالت پرور پدرش را تداوم بخشند. ولیـکـن بـا فتنه انگیزى معاویة بن ابى سفیان و شرارت هاى سران سفاک سپاه او از یک سو و نـفـاق و خـیـانـت برخى از سران سپاه امام و ایجاد چنددستگى در میان مردم و خستگى آنان از جنگ و خـون ریـزى از سـوى دیـگـر آن حـضـرت را واداشـت کـه بـراى حـفـظ اصـل اسـلام و در نـظـر گرفتن مصلحت مسلمانان با معاویه صلح کند و حکومت را به طور موقت و مشروط به وى سپارد. از آن پس امام از کوفه به وطنش مدینه بازگشت و بقیه عمر شریف خود را در مدینه گذرانید آن حـضـرت گـرچـه از حـکـومت کناره گیرى کرده بود ولى با رفتار و کردار خود امت اسلام را به جـنـایت هاى معاویه و عاملان او در سراسر مناطق آگاه مى کرد و روحیه رزم و جهاد را در نهاد آنان دوباره زنده مى کرد. مـعاویه از طریق اشعث بن قیس ، دخترش جعده را که همسر امام حسن (علبه السلام) بود وسوسه کرد و او را بـه شـهـادت آن حـضـرت تـرغـیـب و تـطـمـیـع نـمـود. وى بـه جـعـده گـفـت کـه اگر حسن را به قـتـل رسـانـد. عـلاوه بـر ایـن کـه یـکـصد هزار درهم پول نقد دریافت خواهى کرد. وى را به عقد فرزندش یزید درمى آورد و او را ملکه عالم اسلام قرار مى دهد. جـعـده کـه نـفـاق و دو چـهـرگـى را از پـدرش بـه ارث بـرده بـود، هر چه بیشتر خود را به آن حـضرت نزدیک گردانید و پس از جلب توجه امام ناجوانمردانه به آن حضرت خیانت کرد و به وى زهر خورانید. امـام حـسـن (علبه السلام) بـه خـاطـر نـوشـیـدن زهـر، مـسـمـوم شـد و بـه مـدت چـهـل روز در بـسـتـر بـیـمـارى افتاد و روز به روز، حالش وخیم تر گردید، تا این که در 28 صـفـر سـال 50 هـجـرى قـمـرى مـصـادف بـا سـى و دومـیـن سـال رحـلت پـیـامـبـر اکـرم (صل الله علیه و آله) در مـدیـنـه بـه شـهـادت رسـیـد و مـحـبـان اهـل بـیت را در مرگ بزرگى فرو برد. امام حسین (علبه السلام) به تجهیز بدن مطهر برادرش پرداخت و سـپـس جـهت تدفین آن در کنار مرقد پیامبر(صل الله علیه و آله) اقدام به تشییع جنازه نمود. عده زیادى از اهالى مـدیـنـه ، اهـل بـیت و تمامى بنى هاشم در تشییع جنازه امام شهید خود همراهى کردند و با عزت و احـتـرام ، بدن مطهرش را به سوى مرقد رسول خد(صل الله علیه و آله) حرکت دادند. ولى بنى امیه و مخالفان اهـل بیت با تحریک عائشه بنت ابى یکر مانع تدفین بدن آن حضرت در جوار مرقد پیامبر اکرم شـدنـد و در ایـن راه بـسـیـار پافشارى کردند و آماده هرگونه فتنه و فساد گردیدند. جوانان بـنـى هـاشم و پیروان ولایت آماده دفاع از حریم امامت و ولایت شدند. امام حسین (علبه السلام) که در شهادت بـرادرش امـام حـسـن (علبه السلام) از همه سوگوارتر و غمگین تر بود، در برابر حرمت شکنى هاى بنى امیه و مخالفان اهل بیت فرمود(علبه السلام) ((واللّه لولا عـهـد الحـسـن (علبه السلام) الىّ بـحـقن الدّماء و اءن لا اءهریق فى امره محجمة دم ، لعلمتهم کیف تـاءخـذ سیوف اللّه منکم مآخذها و قد نقضتم العهد بیننا و بینکم ، و ابطلتم ما اشترطنا علیکم لا نفسنا.)) سـوگـنـد بـه خـدا اگـر بـرادرم بـا مـن پیمان نبسته بود که در پاى جنازه او به اندازه حجامت خـونـى ریـخـتـه نـشـود، مى دیدید که چگونه شمشیرهاى الهى از نیام بیرون مى آمدند و دمار از روزگار شما برمى آوردند. شما همان بیچارگان رو سیاه اید که عهد میان ما و خود را شکسته و شرائط فیمابین را باطل ساختید. امـام حـسین (علبه السلام) و سایر بنى هاشم که به خاطر سفارش امام حسن (علبه السلام) بردبارى و جوانمردى را پـیـشـه خـود داشـتـنـد بـه نـاچـار پـیـکـرامـام حـسـن (علبه السلام) را بـه سـوى قـبـرسـتـان بـقـیـع حمل نموده و در جوار جده اش فاطمة بنت اسد تدفین نمودند. هم اکنون فرار امام حسن مجتبى به همراه سه تن از امامان معصوم در قبرستان بقیع قرار دارد. |
نوشته شده توسط
منوچهرعطاءالهی
87/12/7:: 9:0 عصر
|
() نظر